افق تازه - فرشته نصیری: خرید و فروش نوزادان هم مانند دیگر مشکلات اجتماعی، معضلی است که نمیتوان آن را نتیجه عملکرد منفی یک سازمان یا ارگان دانست.
همیشه عواملی دستبهدست هم میدهند تا یک موضوع به ظاهر ساده تبدیل به یک معضل اجتماعی بزرگ شود. اکنون وقت آن رسیده تا پیش از آنکه این خرید و فروش غیرقانونی و غیرانسانی به یک عرف در جامعه تبدیل شود، سازمانهای ذیصلاح و مربوطه با یاری یکدیگر این مشکل را بهطور کامل در جامعه ریشهکن کنند. سیامک مرهصدق، نماینده کلیمیان در مجلس و عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، برخی از اقداماتی را که سازمانهای مربوطه باید در این مورد انجام دهند را در گفت وگو با «افق تازه» تشریح کرد.
خرید و فروش نوزادان یک معضل اجتماعی جدی است. به نظر شما دلایل بروز چنین مشکلی در جامعه چیست؟
ببیند این مشکل تبعات متفاوت و پیشزمینههای مختلفی دارد، این معضل، خودش نتیجه معضلات و مشکلات بیشماری در سطح کشور است. به عقیده من نمیتوان این اتفاق را بهصورت یکبعدی و تکی مورد بررسی قرار داد، در واقع باید ریشههای اصلی این پدیده را در سطح اجتماع جستوجو کرد.متاسفانه منبع اصلی فروش این نوزادان را زنان خیابانی و کارتن خواب تشکیل میدهند، به همین دلیل میتوان گفت تا مشکل زنان خیابانی و کارتن خواب حل نشود، مشکل خرید و فروش نوزادان هم رفع نخواهد شد. برای رفع این مشکل اول باید به فکر جمعآوری زنان کارتن خواب و خیابانی باشیم.
شما دلیل این معضل را زنان کارتن خواب و خیابانی عنوان کردید، در گذشته هم چنین افرادی در سطح کشور وجود داشتند، اما چرا در حال حاضر معضل خرید و فروش کودکان اینقدر پررنگ شده است؟
در گذشته هم این مشکل وجود داشت اما اکنون ابعاد رسانهای پیدا کرده است. این موضوع برای امروز و دیروز نیست و پیشینه طولانی دارد، من حداقل در جریان گزارشات موردی این اتفاق از ده سال پیش تا کنون بودهام، اما این اتفاق هم مانند بسیاری از اخبار دیگر به یکباره رسانهای شده و این اتفاق خوبی است، چرا که امید میرود با رسانهای شدن این موضوع اقدامات مناسبی در جهت ریشهکن شدن این معضل صورت گیرد.
این معضل هم مانند دیگر مشکلات اجتماعیبه اقدامات اساسی و بنیادی نیاز دارد، به عقیده شما کدام سازمانها در این امر دخیل هستند و راهکار شما برای این سازمانها چیست؟
یکی از سازمانهایی که در این زمینه نقش مهمی دارد، مسوولین بیمارستانها هستند، نکته اصلی در این زمینه وظیفهای است که بیمارستانها در این خصوص دارند. مسوولین بیمارستانها باید توجه داشته باشند تا در هنگام بستری کردن افرادی که برای زایمان مراجعه کردهاند، مشخصات آنها را بهطور دقیق ثبت کنند تا هنگام صدور گواهی ولادت دچار مشکل نشوند، اطلاعات گواهی ولادت دقیق باشد و نام کسی که زایمان کرده است یعنی مادر نوزاد بهدرستی ثبت شود.
در مورد بعدی اداره ثبت باید کار خود را بهدرستی انجام دهد و دقت کافی را در زمینه صدور شناسنامه داشته باشد. به عنوان مثال،کارکنان اداره ثبت باید توجه داشته باشند تا در مواردی که کوچکترین شکی وجود دارد حتما از بیمارستان صادر کننده گواهی، استعلام بگیرد و صحت و درستی گواهی را بررسی کند.
مورد دیگر عدم پذیرش زایمانهای خانگی است، بهخصوص در مواردی که مورد مشکوک بهنظر میرسد. به عقیده من در شرایط امروزه کشور و با توجه به امکانات بهداشتی و بیمارستانهایی که وجود دارد، شاید خیلی قابل قبول نباشد که کسی فرزندش را در خانه بهدنیا بیاورد. چرا که در بسیاری از موارد افراد با سوءاستفاده از گواهیهای ماماهای تجربی و محلی شناسنامههای غیرقانونی برای نوزادان میگیرند. لذا اداره ثبت احوال باید دقت لازم را در این زمینه داشته باشد تا در حیطه صدور شناسنامه، خرید و فروش و قاچاق نوزادان غیرممکن شود و امکان این سوءاستفادهها بهطور کامل از بین برود.برخی عقیده دارند که تمام این مشکلات برعهده بهزیستی است، اما من اعتقاد دارم، نوزادی که به هر طریقی به صورت غیرقانونی خرید و فروش میشود، در آخر نیاز به شناسنامه دارد و این مسوولیت بر دوش سازمان ثبت احوال است که رسیدگیهای لازم را در این زمینه انجام دهد.
نیروی انتظامی هم میتواند در این زمینه همکاری لازم را داشته باشد، از جمله اقداماتی که این نهاد میتواند انجام دهد، جمعآوری زنان کارتن خواب و خیابانی است که حلقه اول این زنجیره هستند. البته تنها جمعآوری این افراد مهم نیست چون باید مکانهایی را هم مدنظر داشت تا بعد از جمعآوری این افراد، بتوان آنها را در آنجا اسکان داد. نکته دیگر اینکه، سازمانهای مربوطه باید اقداماتی را مدنظر قرار دهند تا تمام کودکان کار و نوزادانی که متدکیان از آنها سواستفاده میکنند تا احساسات مردم را جریحهدار کنند، از سطح شهر جمعآوری شده و با چنین اقداماتی برخورد قانونی شود.
یکی دیگر از راهحلهای موجود این است که جلوی قوانین دست وپاگیر موجود برای خانوادههایی که خواهان فرزند هستند را بگیریم، بهعنوان مثال برخی کاغذ بازیها و مراحل غیرضروری را از روند اداری این درخواستها حذف کنیم تا خانوادههای متقاضی به سمت بازارهای غیرقانونی نروند. البته لازم به ذکر است که به عقیده من خرید و فروش نوزادان کاملا اشتباه است، چرا که این اقدام بیشتر جنبه سواستفاده دارد، خانوادههایی که خواهان فرزند هستند نیز باید از مجاری قانونی این راه اقدام کنند. مراجع ذیصلاح هم باید در این زمینه اقدامات لازم را انجام دهند.
همانطور که خودتان هم اشاره کردید، برخی اعتقاد دارند که کمکاریهای بهزیستی باعث بروز چنین مشکلاتی میشود، پاسخ شما به این افراد چیست؟
مسایل و مشکلات اجتماعی را نمیتوان به این راحتی و در کوتاهمدت مورد بررسی قرار داد، در واقع بهزیستی در بخش نگهداری از زنان و کودکان بیسرپرست و بیخانواده نقش بسیار مهمی دارد اما به عقیده من هیچ مشکل اجتماعی در هیچ جای دنیا یک مقصر ندارد و نمیتوان تمام مسوولیتها را از کمکاری یک سازمان دانست،افراد باید توجه کنند که همه تقصیرها را بر گردن بهزیستی نیندازیم. در کشور ما بهزیستی نقش دروازهبان یک تیم فوتبال را بازی میکند، پس وقتی تیم گل بخورد نمیتوانیم بگوییم مقصر 100 درصد دروازهبان است، بلکه تمام افراد تیم کمکاری کردهاند. اینکه ما بیاییم یک نفر یا یک سازمان را مقصر جلوه دهیم و بقیه را مبرا اعلام کنیم، یک عمل منطقی و علمی نیست.
این معضل یک زنجیره بههم پیچیده است، به این صورت نیست که یک نهاد یا ارگان خاصی بتواند به تنهایی از پس تمام مشکلات آن بربیاید و این معضل را رفع کند. نمیتوان گفت که این مشکل یک علت دارد و یک سازمانی بیاید آن علت را برطرف کند. در هر جامعهای مشکلات اجتماعی چندین وجه دارد که باید سازمانهای مربوطه با یاری و کمک یکدیگر این وجوه را برطرف کنند.متاسفانه گاهی ما شاهد هستیم که تمام سازمانها و ارگانهای مربوطه از زیر بار مسوولیت شانه خالی میکنند و گناه را بر دوش همدیگر میگذارند، درحالیکه در یک مشکل اجتماعی همه مقصرند اما هیچ کدام به تنهایی مقصر نیستند.