افق تازه- سمیه تقی خانی:بدون شک نمیتوان از مساله خرید و فروش نوزادان بهراحتی گذشت، معظلی که در چند سال اخیر توجه بیشتر رسانهها را به خود جلب کرده و عواطف عمومی را جریحهدار کرده است، به همین منظور به سراغ مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران و استاد دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی کشور، رفتهایم و با وی در این مورد به گفتوگو نشستهایم.
خرید و فروش نوزادان مورد توجه بسیاری از مردم است، چرا که این امر از نظر هر فرد سالم و آگاهی مذموم شمرده میشود، آیا در این زمینه آماری وجود دارد؟
به صورت رسمی آماری در این زمینه وجود ندارد، اما ما داریم در سطح جامعه مشاهده میکنیم که برخی خانوادهها از نظر مالی بسیار ضعیف هستند، به همین دلیل کودکان خود را میدهند تا دیگران بزرگ کنند. البته این اتفاق در10 سال پیش هم رخ میداد اما اکنون نسبت آن افزایش یافته است، شاید یکی از دلایل افزایش آن بالا رفتن نرخ فقر و کاهش سطح درآمد خانوارها باشد. در برخی موارد هم پدر کودک فوت کرده و یا خانوادهاش را به حال خود رها کرده است و مادر نمیتواند از پس مخارج خود و کودکش برآید به همین دلیل ترجیح میدهد فرزند خود را به دیگران بفروشد. اما چون تمام این موارد گفته نمیشود، پس در جایی هم ثبت نمیشود و ما فقط در سطح جامعه شاهد آن هستیم و میدانیم که وجود دارد.
به عقیده شما دلایل عمده این مشکل چیست؟
این معضل یک دلیل خاص و مشخص ندارد، به عقیده من از جمله دلایل افزایش این اقدام، میتوان به فقر و بیکاری اشاره کرد، همچنین، بیسرپرست بودن خانوادهها و زنان سرپرست خانواری که نمیتوانند از پس مخارج کودک برآید، یکی دیگر از مواردی که میتوان به آن اشاره کرد این است که شخص از فردی حامله شده و شرایط سقط جنین را نداشته، اما حالا که کودک به دنیا آمده است، شرایط نگهداری آن را ندارد و باید هرچه زودتر تکلیف آن کودک را مشخص کند، مواردی را هم داریم، خانمی که فرزندش به دنیا آمده اما همسرش فوت کرده است و این خانم میخواهد دوباره ازدواج کند اما این بچه مانع از انجام این کار میشود، به همین دلیل اقدام به فروش کودک خود میکند. در گذشته هم این مشکلات بود و برخی فرزندانشان را گوشه خیابان رها میکردند اما اکنون که آنها خریدار دارند، والدین این کودکان ترجیح میدهند مبلغی را هم از این طریق دریافت کنند. یکی دیگر از عواملی که به تشدید این خرید و فروش غیرانسانی دامن میزند، قوانین بهزیستی است؛ ما در بهزیستی قانون فرزندخواندگی داریم، اما این قوانین دست و پاگیر و طولانی است و گاهی 3 الی 4 سال روند فرزندخواندگی طول میکشد به همین دلیل برخی افراد ترجیح میدهند به این طریق اقدام نکنند در عوض پولی بدهند و کودکی را بخرند.
همانطور که اشاره کردید، برخی بهعلت قوانین پیچیده بهزیستی، با نگاه خود راه سادهتر را انتخاب میکنند، آیا واقعا خرید نوزاد از خانواده دیگر، راه آسانتر است؟
ببینید من جواب این سوال را با طرح برخی موارد میدهم؛ فروش به خانوادههایی که خواهان کودک هستند، مشکلات بزرگی را در پی دارد، خانوادهای که فرزند خود را میفروشد در بیشتر موارد میداند کودک خود را به چه خانوادهای میدهد، حال تصور کنید اگر مادری بخواهد فرزندش را پس بگیرد، این فقط روی مثبت سکه است، چرا که در این بین باجگیریهای زیادی نیز اتفاق افتاده است و والدین اصلی کودک، خانواده خریدار را تهدید میکنند که اگر پول کافی به آنها ندهند تمام حقیقت را به فرزندشان خواهند گفت، از این اتفاقها در بین این خانوادهها بسیار زیاد است، حتی گاهی مجبور میشوند کودک خریداری شده را بدون پس گرفتن پولشان به خانواده اصلی آن واگذار کنند. در این صورت هم خانواده خواهان فرزند دچار مشکل میشود و هم اگر کودک بزرگ شده باشد دچار آسیبهای فراوانی میشود. ما هنوز در فرهنگ ایران این آمادگی را نداریم که اگر کودکی را به دیگری واگذار کردیم دیگر کاری به آن نداشته باشیم. در طرف مقابل هم فرزندخواندگی هنوز فرهنگ مناسب خود را پیدا نکرده است، به عنوان مثال اگر کودک یک شیطنت کودکانه انجام دهد، برخی میگویند معلوم نیست پدر و مادرش کیست به همین دلیل اینگونه عمل میکند و...
اینکه کودکان به خانواده دیگری فروخته شود، یک بعد ماجراست، به عقیده شما کودکانی که به متکدیان فروخته میشوند چه آیندهای دارند؟
به عقیده من کودکان به متکدیان فروخته نمیشوند، بلکه اجاره داده میشوند. کودکانی که در سطح شهر میبینید در مواردی فرزندان خود این افراد هستند، اما در بیشتر موارد این کودکان از خانوادههایشان اجاره میشوند، برخی از این گروههای سازمانیافته این کودکان را ماهیانه از خانوادههایشان با مبالغ ناچیز اجاره میکنند. مساله اینجاست، خانوادهای که ندارد برای تامین مخارج زندگیاش باید چه کند؟
آنچه که مسلم است این مشکل بر اساس برخی عوامل به وجود آمده است، عواملی که اگر رفع میشد میتوانست از شکلگیری این اتفاق جلوگیری کند، شما چه عامل یا نهادی را در این امر مقصر میدانید؟
در تمام کشورهای دنیا کودکانی که در خانوادههای بیسرپرست، بد سرپرست و یا سرپرست غیرموثر به دنیا میآیند، مسوول این کودکان دولت است، پس میتوان گفت، دولت جایگزین پدر این کودکان خواهد شد، ما در ایران حمایت داریم، اما دولت برای خانوادهای که پدر آنها فوت شده، در زندان است و یا به هر دلیلی قادر با تامین خانواده خود نیست، ماهیانه حداکثر 60 هزار تومان کمک میکند و به تعداد افراد هم توجه نمیکند، اما آیا واقعا میشود با این رقم زندگی کرد؟ در صورتی که در بیشتر کشورها به این کودکان به چشم آیندهسازان کشور نگاه میشود و اعتقاد دارند که اگر یکی از اینها دزد و یا معتاد شود، هزینه برای دولت است و این نگاه درستی است، به عنوان مثال در کشور ما نزدیک به ماهی سه میلیون تومان برای هر زندانی هزینه میشود، علاوه بر این هر کودکی که خلافکار شود در عمر خودش دو تا سه نفر را هم خلافکار میکند، این کودکان خیابانی راهی جز خلافکار شدن ندارند، معمولا 60 درصد این کودکان به سمت فروش مواد میروند، چون کمتر مورد اتهام قرار میگیرند.مساله اینجاست که چرا مردم به این حد میرسند که فرزند خود را میفروشند؟ به عقیده من اگر ما این افراد را حمایت میکردیم هیچ وقت این اتفاق اینقدر بزرگ و فراگیر نمیشد. به جای اینکه بخواهیم جلوی فروش را بگیریم باید عوامل ایجاد این معضل را رفع کنیم، در واقع ما بهجای برطرف کردن علت میخواهیم معلول را درست کنیم. ما بهجای اینکه بگوییم این مادر نباید کودک خود را بفروشد، باید بگوییم برای اینکه این مادر نوزادش را نفروشد چقدر به آن کمک کردهایم؟ اگر حداقل مخارج را به این مادران بدهیم من اطمینان میدهم که آنها حاضر نمیشوند کودک خود را بفروشند.ما در کشور سازمانی با عنوان سازمان بهزیستی داریم، تنها سازمانی که از نظر قانونی مسوول رسیدگی به تمام آسیبهای اجتماعی در کشور است، از زنان خیابابی و بیسرپرست گرفته تا افراد متعاد و امر طلاق و... طبق قانون رسیدگی به این امور در فهرست وظایف بهزیستی جای میگیرد، که به عقیده من متاسفانه روزبهروز امکانات سازمان بهزیستی کم شد، روزبهروز از تخصص افرادی که در این زمینه مشغول فعالیت هستند، کاسته شد، این اتفاق برای سازمانی رخ میدهد که آسیبهای اجتماعی را باید رفع کند، ما تا آسیب را نشناسیم نمیتوانیم مشکل را حل کنیم. ببینید من نمیخواهم تمام تقصیرها را به گردن سازمان بهزیستی بیاندازم، چرا که میدانم این سازمان نه قدرت و اختیارات کافی دارد و نه امکانات مناسب تا بتواند این مشکل را ریشهکن کند. بهزیستی حتی جای کافی برای این کودکان ندارد، اگر خیرین نباشد حتی نمیتوان به تنهایی از پس مخارج این کودکان بربیاید. متاسفانه ما در قانون به موردی بر نمیخوریم که بتوانیم قانونی با این افراد برخورد کنیم. به همین دلیل روزبهروز بر تعداد افرادی که نوزادان خود را میفروشند اضافه میشود، ببینید درک این موضوع ساده است، تا وقتی یک امری خریدار داشته باشد، پس فروشنده هم داریم.
شما برای رفع این معضل اجتماعی چه راهحلهایی پیشنهاد میکنید؟
عقیده ما این است که بچه کنار والدین معتاد و در خیابان بزرگ شود، باز هم بهتر از کودکی که در پرورشگاه بزرگ میشود. چون کودکی که در پرورشگاه بزرگ میشود در آینده با مشکلات بسیاری دست به گریبان است. راهکار چنین مشکلی این است که دولت حمایت کند، همانطور که گفتم، متاسفانه سازمان بهزیستی از نظر امکانات شرایط صفر دارد، این سازمان نزدیک به هشت سال است که استخدام ندارد، شرایط آلان بهزیستی مانند، بیمارستانی است که پزشک ندارد، حرف اول را در بیمارستانها پزشکان میزنند، در سازمان بهزیستی هم حرف اول را متخصصین مددکاری میزنند، کسانی باید امور اجتماعی را پیگیری کنند، اما ما از کل نیروهای شاغل در این سازمان چیزی در حدود 7 یا 8 درصد مددکار متخصص داریم. علاوه بر این بودجه کافی در اختیار سازمان قرار نمیدهند، به عقیده من هرچه مشکلات بیشتر میشود از میزان بودجه سازمان کاسته میشود، به همین دلیل نمیتواند رسیدگی کافی را انجام دهد و وقتی نتواند رسیدگی کند مشکلاتی از این دست در کشور بیشتر میشود. درواقع ما یک برنامه مشخص و مدون در این زمینه نداریم و این میتواند در آینده مشکلات بیشتری را بهبار بیاورد.ببینید اگر دولت بیاید خانوادههایی که مشکل مالی دارند را شناسایی کند و از آنها حمایت کند، مطمئن باشید فروش نوزادان شاید یه یک درصد هم نرسد، چرا که خانواده اگر بتواند از پس مخارج فرزند خود برآید و بداند میتواند او را بزرگ کند، آنگاه کودکش را نزد خود نگاه خواهد داشت، اما وقتی دولت خود را دخالت نمیدهد، پس خانوادهها هم بدترین راه را انتخاب میکنند. به نظر من دولت بهجای اینکه مشکل را حل کند، دارد صورت مساله را پاک میکند. ما باید عواملی مانند، اعتیاد، طلاق، زنان خیابانی، دزدی و بهطور کلی فقر و بیکاری را شناسایی و ریشهکن کنیم و آنوقت انتظار داشته باشیم که این قیبل مشکلات نیز برطرف شود.