محمد آقازاده- روزنامه نگار: گفته می شود چهار هزار میلیارد تومان در صندوق ذخیره فرهنگیان اختلاس شده است . هر چند در این مورد گاهی ارقام به هشت هزار میلیارد تومان هم می رسد .
محمد آقازاده - روزنامه نگار: گفته می شود چهار هزار میلیارد تومان در صندوق ذخیره فرهنگیان اختلاس شده است . هر چند در این مورد گاهی ارقام به هشت هزار میلیارد تومان هم می رسد . یکی از نمایندگان مجلس یادآور شده است این تخلف در بازده زمانی 86 تا 92 صورت گرفته است و بر اساس اخبار اعلام شده بازداشت هایی هم توسط نهادهای مسئول صورت گرفته است و نکته مهم آنست چرا این تخلف در سال پایانی دولت یازدهم افشا شد و این مدت این مسئله مسکوت ماند . این پرسش مهمی است که باید بلافاصله به آن پرداخت.
اما نکته عجیب آنست فانی وزیرآموزش و پرورش در اوج این افشاگری ها و دستگیری ضمن اعلام تردید در مورد اصل تخلف و یا همان اختلاس اعلام کرده است از وزارت اطلاعات و دادستانی خواسته است در این مورد مداخله کنند . اگر این موضوع مصداق این ضرب المثل معروف ایرانی نوشدارو بعد از مرگ سهراب نباشد موجب حیرت است . وقتی نمایندگان مجلس از اصل اختلاس با قعطیت حرف می زنند و دستگیری ها موید بودن مشکلی است موضع گیری وزیر شبهه برانگیز و اعتماد سوز است . ماههاست این مشکل در پرتو آگاهی عمومی قرار گرفت و وزارت ذیربط حتما در این مدت می توانست تردید هایش را چه مثبت و چه منفی مبدل به یقین کند . از سوی دیگر گفته می شود سود سهام فرهنگیان به دلایل ابهامهای قانونی پرداخت نمی شود و این امر منجر به دغدغه معلمان ، دبیران و دیگر اقشاری می شود که با کمتر از حداقل معیشت امر تعلیم و آموزش فرزندان این کشور را بر عهده دارند و اگر آنها احساس تبعیض و مال باختگی کنند لاجرم همه خانواده های ایرانی متضرر می شوند . واقعا جوانمردانه نیست که با سهم این قشر محروم این گونه رفتار شود و برای همه نهادها از نان شب واجب تر است که به این مشکل بپردازند و اگر مالی به یغما رفته با تنبیه کامل خاطیان آنرا به صاحبان اصلی اش برگردانند.
نکته دیگر آنست که در همه جهان صندوقهای بازنشستگی از پولدارترین و موثرین ترین نهادهای مهم اقتصادی کشورها به شمار مي روند و هرازگاهی دولت ها برای رفع مشکلات شان از آنها یاری می گیرند . متاسفانه در میان ما سهامداران اصلی این صندوقها حتی به صورت صوری هم در عملکرد این صندوقها نظارت ندارند و مسئولان هر جور بخواهند با آن برخورد می کنند . مدیریت های غیر کارشناسی و موقت این صندوقها را بجای نقطه قوت اقتصاد مبدل به نقاط بحرانی کرده است که می تواند در آبنده مشکلات سهمگین برای دولتها ایجاد کند بدون آنکه کسی بتواند آنها را کنترل کند . قبل از رسیدگی به هر تخلفی شیوه اداره این صندوقها به سود سهامداران اصلی دچار تحول اصلی شود تا آمدن و رفتن دولتها در آن تاثیر گذار نباشد و از سوی دیگر دستهای ناپاک توان عمل در آن نیابند.
