آخرین اخبار
کد خبر : ۴۵۷۹۸
تاریخ انتشار: ۱۹:۴۸ - ۰۴ مهر ۱۳۹۶ - 26 September 2017
در خلال جنگ ویتنام تصاویر بسیاری به ثبت رسید که در زمره ی پراهمیت ترین عکس های قرن نوزده قرار دارند.

ویتنام که روزگاری بخشی از سرزمین هندوچین به شمار می آمد و تا پیش از جنگ جهانی دوم، مستعمره ی فرانسه بود، در خلال جنگ به چنگ ژاپنی ها افتاد. اما با شکست مفتضحانه ی ژاپن، طرفداران کمونیست این کشور، خواستار استقلال شدند؛ حرفی که اصلا به مزاج آمریکایی ها خوش نیامد و باعث شد که سربازان آمریکایی به دستور رئیس جمهور وقتشان، آیزنهاور (Eisenhower) به ویتنام قشون کشی کنند.

جنگ داخلی ویتنام بین دو جبهه در جریان بود: از یک سو ویتنام شمالی و جبهه ی ملی آزادیِ بخش ویتنام جنوبی یا ویت کانگ (ویتنام کمونیست) در آرزوی تحقق کمونیست بودند و در طرف دیگر جنگ، ویتنام جنوبی و دولت آمریکا قرار داشتند. با بالا گرفتن شعله های جنگ، فریاد نارضایتی و خشم مردم آمریکا هم بیش از پیش به گوش رسید و در هر فرصتی، نفرت و انزجارشان را نسبت به مداخلات آمریکا ابراز کردند تا جایی که هنوز هم جنگ ویتنام را غیرقانونی می دانند.

در خلال این جنگ ۲۰ ساله که از تاریخ ۱۹۵۵ آتش آن روشن شده بود، تصاویر بسیاری به ثبت رسید که در زمره ی پراهمیت ترین عکس های قرن نوزده قرار دارند. یکی از عکسبرداران شجاع آن دوره، ادی آدامز (Eddie Adams) بود که در آگوست سال ۱۹۶۸، به میان مردم درد کشیده و وحشت زده ی ویتنام سفر کرد.

 او تصاویر منحصر به فردی را از ویتنامی ها به ثبت رسانید؛ تصاویری که این بار دستان مردمان رنجور و غمزده را به تصویر می کشید، گویی این دست ها حرف های زیادی برای گفتن دارند. او برخلاف دیگران تلاش کرد تا احساسات مردم را با حالت دستهایشان توصیف کند و در نهایت مجموعه ای خارق العاده با نام "دست های یک ملت" خلق نمود. 

می خواهیم به تلخ ترین روزهای تاریخ ویتنام سفر کنیم. دردها و زجرهای آن دورانشان را در هیچ فیلم و عکسی نمی توان گنجاند اما تلاش می کنیم با نزدیک شدن به دستهایشان، کمی به احساساتشان هم نزدیک شویم.

1- دست پناهنده ای که از سر استیصال و بیچارگی به روی سیم های خاردار آویزان است

۲- کودک ویتنامی به دنبال پناهی برای آرامش

۳- مردمی که جانشان به تفنگ ها گره خورده

در خلال جنگ، دولت ویتنام جنوبی از مردمش تقاضا داشت که استفاده از سلاح گرم را برای دفاع از جان و مالشان آموزش ببینند. در این تصویر دستهای این مردم غیر نظامی را می بینید که برای به چنگ آوردن یک کارابین (نوعی تفنگ سبک) در کشمکش هستند. 

۴- کشاورز ویتنامی مشغول کاشت برنج در دلتاهای حاصلخیز سرزمینش

۵- دستان اسیر ویتنامی در گرو سرباز آمریکایی

۶- آنقدر در کشتن عجله دارد که ضامن تفنگش را آزاد نکرده، می خواهد ماشه را بکشد!

۷- دستان راهب بودایی، شُکر را به جای می آورند

۸- دستی که مال من نیست!

داستان دست مصنوعی این پسرک سیزده ساله از آن جایی شروع شد که پایش لغزید و به دام یک تله ی پنهان افتاد. 

۹- سقفی که سه بار فرو ریخت

دست بانوی ویتنامی در تلاش است تا برای بار سوم خانه اش را در شهر هوشی مین (Ho Chi Minh) از نو بسازد؛ خانه ای که بارها طعمه ی خمپاره های جنگ شده است. شاید دانستنش برایتان جالب باشد که شهر هوشی مین، بزرگترین شهر ویتنام به شمار می آید و پیش از صلح ویتنامی ها سایگون نام داشت اما پس از جنگ نامش را تغییر دادند. 

۱۰- زمانی که ضامن این نارنجک آزاد شود، آرزوهای عده ای زیر آوار خواهد رفت

۱۱- برنج، ناجی جان گرسنگان 

همواره در خلال جنگ، قحطی و نبود غذای کافی از مهم ترین مسائل به شمار می آید و همین مسئله باعث شده تا اِدی آدامز (عکاس تصاویر) کشت و برداشت برنج را به عنوان سوژه های عکسبرداریش انتخاب کند. 

۱۲- دست هایی در طلب یاری

زشتی های جنگ با به ثبت رسانیدن این تصاویر بیش از پیش نمایان می شود. دکتر نظامی برای بررسی سلامت مردم به شهر هوئه (Hue) آمده و اینگونه با جمعیت بی خانمان و بیمار این شهر مواجه می شود که تنها تقاضایشان گرفتن دارو است.

شهر هوئه ویتنام
 
photo by Eddie Adams

۱۳- پایان جنگ برای سرباز ویت کانگ

۱۴- ویرانه های جنگ بر سرمان آوار شد!

ناحیه ی کلون (Cholon) در شهر هوشی مین کنونی (سایگون سابق) به زیر توپ و تفنگ و حمله های ویت کانگ ها تبدیل به خرابه شده است. 

۱۵- دستکش های سفید اما آلوده به خون 

۱۶- در خیالش جنگ را دود می کند...

یکی از اعضای ویت کانگ که در حین مبارزات خیابانی به بند سربازان دولتی گرفتار شده، در خلال بازجوییش سیگاری دود می کند.

۱۷- خاموشی پیش از مرگ 

در تصویر، سربازی از ویتنام شمالی را می بینید که به جراحت های شدیدی دچار شده و در مناطق آزاد شده از چنگِ سربازان ویتنام جنوبی در کنار رودخانه ی هوا وییِت (Cua Viet) استراحت می کند.

۱۸- در طلب آرامش...

بانوان ویتنامی برای روح از دست رفتگانشان دعا می کنند و در مقابل مجسمه ی بودا عود می سوزانند. 

۱۹- زمینی شدنت مبارک!

کودکی که در بحبوحه ی جنگ پا به دنیا گذاشت.

۲۰- دست های خسته و زخم خورده

سربازی از گردان های ویتنام جنوبی در انتظار رسیدن نیروهای کمکی است و دستش را تیمار می کند. 

منبع:وب سایت کارناوال

انتهای پیام/

عضویت در خبرنامه
نام:
ایمیل:
* نظر: