کد خبر : ۵۰۲۴۴
تعداد نظرات : ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۲ - ۲۰ آذر ۱۳۹۶ - 11 December 2017
محمودصادقی نماینده تهران با روزنامه آرمان مصاحبه ای انجام داده است.
بخشی از این مصاحبه را می خوانید:
تحرکات اخیر آقای محمود احمدی‌نژاد را چطور ارزیابی می‌کنید و به‌نظر شما، او با اظهارات ساختارشکنانه نسبت به برخی قوا و اشخاص درپی چیست؟
به‌نظرم این پدیده محصول سیاست‌ها و روشی است که خود اصولگرایان در گذشته داشته‌اند. این ثمره‌ای است که باید اصولگرایان بر اساس کشت خود درو کنند. طبیعی است زمانی که فردی با دوپینگ به عرصه سیاست وارد شود و مقابلش باز باشد که هر اقدام غیرمعقولی را انجام دهد، با انجام اقدامات مخربی مثل انحلال سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی و کارهایی از این قبیل و بستن فضا به‌گونه‌ای که هرگونه نقدی از او به‌عنوان خط قرمز اعلام شود، دچار نوعی توهم قدرت شده و تبدیل به کسی می‌شود که در زمان مسئولیتش می‌گوید، خط قرمز من، کابینه من است و اجازه نمی‌دهد به تخلفات اعضای کابینه او رسیدگی شود. از این‌رو احمدی‌نژاد با همین توهم در حالی که دیگر رئیس‌جمهور نیست هنوز خود را رئیس‌جمهور فرض می‌کند. من در سایت او می‌بینم زمانی که او قصد سفر به شهری دارد می‌گویند رئیس‌جمهور به مشهد می‌رود. احمدی‌نژاد مثل بچه لوسی که مجال هرکاری پیدا کرده و نوعی توهم قدرت دارد که ‌این مسائل خروجی آن سیاست‌هاست. اکنون نیز انتقاد احمدی‌نژاد از برخی قوا به قصد انگیزه‌های اصلاحی نبوده بلکه عمدتا برای فرار از پاسخگویی است. البته ‌این گواهی کم‌کاری برخی نهادهاست که به تخلفات او را در موقع خود رسیدگی نکردند. زمانی که در سال گذشته بیان می‌کردیم او بنابر احکام قطعیت یافته دیوان محاسبات، 48‌هزار‌میلیارد تخلف داشته، ‌امری عجیب و غریب وانمود می‌شد و حتی خود دیوان محاسبات نیز با پیگیری مکرر ما حاضر نبود که اسناد تفصیلی را در اختیارمان قرار دهد. حال معلوم نیست چه تحولاتی رخ داده است که اکنون می‌گویند احمدی‌نژاد این تخلفات را داشته است. این نمونه‌ای است که نهادهای مربوط در رسیدگی به تخلفات رئیس دولت‌های نهم و دهم تعلل کردند و طبیعی است که اکنون نمی‌توان به آسانی با او برخورد کرد. در عین حال من از لحاظ وزن سیاسی معتقدم احمدی‌نژاد به اتکای برخی کارهای توده‌ای از قبیل یارانه‌ها و مسکن مهر که انجام داده و تا حدی هم جنبه‌های مثبت برای طبقه‌های محروم داشته، در بین طبقه‌های محروم پایگاه دارد. از این رو شاید او به‌خاطر پایگاهی که در بین این قشر از جامعه دارد ‌درصدد جریان‌سازی است و نگاه به‌ آینده دارد، اما در مجموع به‌خاطر اینکه آنهایی که او را با دوپینگ آوردند وقتی پشتش را خالی می‌کنند عمدتا نیروی حامی او از دست رفته و او نمی‌تواند با اتکا به جایگاه توده‌ای کار خود را پیش ببرد. بدین جهت من به‌لحاظ خاستگاه و سیر تحولی که احمدی‌نژاد داشته خیلی او را جدی نمی‌گیرم.
برخی معتقدند تحرکات اخیر احمدی‌نژاد به‌دلیل خیز او برای انتخابات 98 یا 1400 است به‌نظر شما اساسا او جایگاهی در بین مردم دارد که بتواند به بازگشت به قدرت فکر کند؟
من در حرکات احمدی‌نژاد می‌بینم که نگاه به تحولات آینده انتخاباتی دارد و تلاش دارد که جریان‌سازی کند. همان‌طور که گفتم او تا حدی در بخشی از لایه‌های طبقات پایین جامعه پایگاه دارد، اما اینکه‌ آیا او بتواند با ساختارشکنی‌هایی که می‌کند شانسی برای بقا در قدرت داشته باشد یا خیر، قابل تردید است. یکی از اشخاص قبل از پایان دولت دهم احمدی‌نژاد می‌گفت که او مثل هواپیمایی است که یک موتور آن از کار افتاده و موقتا در حال تعمیر است و قصد تعویض دارد، اما من معتقدم هردو موتور این هواپیما سوخته و قابلیت تعویض ندارد.
بسیاری از افراد در زمانی که احمدی‌نژاد روی کار بود او را تقدیس می‌کردند، اما اکنون حاضر به حمایت از او نیستند. به نظر شما چرا اصولگرایان و حامیان دیروز احمدی‌نژاد امروز به اشتباه خود معترف نیستند؟
آنها باید پاسخگوی چنان حمایتی باشند. یعنی باید به‌ انحراف‌ها و قانون‌شکنی پاسخ داده شود. به هر حال این مساله پیامد زیانباری داشت و ثروت کشور را در دوره‌ای برباد داد و باید جوابش داده شود. بخصوص احمدی‌نژاد باید پاسخ ضرباتی که به لحاظ ارزشی، اخلاقی و اعتقادی به جامعه وارد کرد را بدهد. نکته دیگر اینکه من معتقدم باید حامیان دیروز او به لحاظ رویکرد و روشی که در مواجهه با مسائل سیاسی دارند مقداری در رویکرد خود بازنگری کنند. نگاه ظاهرگرایانه، فرمالیستی و برداشت سطحی از مذهب و قضاوت روی افراد چنین نتیجه‌ای خواهد داد. باید نوعی تحول در این نوع نگاه نسبت به مسائل سیاسی رخ دهد نه‌ اینکه صرفا گفته شود تا دیروز احمدی‌نژاد خوب بود او را قبول داشتیم و حالا بد شده؛ ‌این نگاه خیلی سطحی است. آن نگاهی که نتواند تشخیص دهد که‌ این فرد را چگونه تحلیل کند و آینده‌نگری نداشته باشد باید در دیدگاه خود تردید کند. در این راستا خیلی از اشخاص محترم دچار خطای تحلیل شدند و باید در روشی که در تحلیل پدیده‌ها دارند مقداری بازنگری کنند.
بسیار مطرح شده که اصلاح‌طلبان برای حضور بهتر و موثرتر با نهادهای مهم مذاکره و گفت‌وگو داشته باشند. ارزیابی شما چیست؟
بنده با این مسأله کاملا موافقم. بدین دلیل که از لحاظ حاکمیتی اصلاح‌طلبان در مجلس حضور دارند و در حقیقت مجلس نیز بخشی از حاکمیت است و اصلاح‌طلبان نباید خود را بیرون از حاکمیت تصور کنند. ما در مجلس بخشی از یکی از قوای 3 گانه کشور بوده و اپوزیسیون محسوب نمی‌شویم. در واقع اصلاح‌طلبان هم جزء بانیان و مؤسسان نظام هستند و برای و حفظ، تقویت و هدایت نظام به سمت و سوی اصول و اهداف انقلاب فعالند. بنابر این آنها حتما باید با سایر نیروهای تصمیم‌گیر و تاثیرگذار تعامل، همکاری و گفت‌وگو داشته باشند، به تفاهم برسند و سوء تفاهمات را بر طرف کنند. خود ما به عنوان حقوقدانان مجلس سال گذشته بنای این تعاملات را با حقوقدانان شورای نگهبان گذاشتیم. اخیرا نیز در مجمع نمایندگان تهران جلسه خیلی خوبی را با سپاه تهران داشتیم و به نظرم برای ارتباط اصلاح‌طلبان با مقام معظم رهبری فرصت‌های خوبی داریم. از جمله خود آقای دکتر عارف که منصوب مقام معظم رهبری در مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای عالی انقلاب فرهنگی هستند و برخی دیگر از شخصیت‌ها که به نحو دیگر می‌توانند ایجاد فرصت کنند. به نظرم اکنون فضای مساعدی وجود دارد، به‌این دلیل که کشور نیز به نوعی هم افزایی و تفاهم ملی برای مقابله با تهدیدات خارجی نیاز دارد. از سوی دیگر برای هم‌افزایی در چالش‌های کشور همه نیروها باید با یکدیگر کار کنند. از این رو من فکر می‌کنم استراتژی تعامل، همکاری و گفت‌وگو با ارکان نظام نوعی استراتژی ضروری است که ما آن را انتخاب می‌کنیم.
برخی معتقدند که آقای روحانی برای اجماع همه جناح‌‌ها تاکتیک خاصی را در پیش گرفته و همین امر موجب شده جریان اصلاحات آن‌طور که باید از عملکرد رئیس‌جمهور و مجموعه دولت استقبال نکند. این مساله را چطور تبیین می‌کنید؟
من فکر می‌کنم آقای روحانی سیاستمداری زیرک و هوشمند است که فضای پیرامونی خود را به خوبی می‌شناسد و بر معادلات قدرت اشراف دارد و از زاویه خود که اصولگرایی معتدل و متمایل به اصلاح‌طلبان است از تمام ظرفیت‌های موجود حداکثر استفاده را می‌کند. حال ممکن است برخی تاکتیک‌ها یا عملکردهای او از نظر اصلاح‌طلبان خیلی نمره قابل قبولی نگیرد و مورد انتقاد باشد، اما من فکر می‌کنم آقای روحانی شخصیتی است که به شرایط سیاسی اشراف کامل دارد.
در دولت یازدهم شاهد حضور پررنگ آقای جهانگیری بودیم، اما در دولت دوازدهم با ازدیاد معاونت‌ها و کارکرد بیشتر دفتر رئیس‌جمهور حضور معاون اول آقای روحانی کمرنگ‌تر به‌نظر می‌رسد. ‌این موضع را چگونه تحلیل می‌کنید؟
البته چرایی این مساله را باید از دولت و آقای روحانی بپرسید، گرچه من هم همین برداشت را دارم. هرچند برای این استدلال خیلی فکت ندارم، اما نگاه من از بیرون این است که معاونت آقای جهانگیری در دولت مقداری تنزل پیدا کرده است. با این حال خیلی در این مورد قطعیتی ندارم. انتظار این بود که جایگاه‌ ایشان ارتقا پیدا کند که چنین نشد و مقداری در سطح معاون اول کمتر ظاهر می‌شوند. البته اولا اصل این موضوع با فکت‌ها و واقعیت‌های بیرونی باید محرز شود. ثانیا بعدا باید این مساله تحلیل و بررسی شود و من بنا ندارم نگاه بدبینانه‌ای به عملکرد آقای روحانی داشته باشم و امیدوارم که در واقع این‌گونه نباشد.

عضویت در خبرنامه
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۲
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۵۹ - ۱۳۹۶/۰۹/۲۰
0
0
به عنوان یک شهروند می خواهم هم از جناب اقای صادقی ودیگر مسئولین نظام بپرسم شما که اینقدر درمورداقای احمدنژاد وعملکردهای ایشان صحبت می کنید خودتان تا کنون چه کردید به غیر حرف خد اوکیلی کار مثبتی انجام دادید به دور دستها نمی رویم همین زلزه ی اخیر کرماشاه چه کردید همه اش از مردم کمک خواستید اکنون هم مردم کرمانشاه در سرما بسر می برند کمی هم به اعمال ورفتار خود توجه کنید اقای صادقی شما که خودتان برادر شهید ایا شهدا این را می خواستند
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۵۹ - ۱۳۹۶/۰۹/۲۰
0
0
به عنوان یک شهروند می خواهم هم از جناب اقای صادقی ودیگر مسئولین نظام بپرسم شما که اینقدر درمورداقای احمدنژاد وعملکردهای ایشان صحبت می کنید خودتان تا کنون چه کردید به غیر حرف خد اوکیلی کار مثبتی انجام دادید به دور دستها نمی رویم همین زلزه ی اخیر کرماشاه چه کردید همه اش از مردم کمک خواستید اکنون هم مردم کرمانشاه در سرما بسر می برند کمی هم به اعمال ورفتار خود توجه کنید اقای صادقی شما که خودتان برادر شهید ایا شهدا این را می خواستند
نام:
ایمیل:
* نظر: